جدول جو
جدول جو

معنی قبابی نیشابوری - جستجوی لغت در جدول جو

قبابی نیشابوری
(قِ بی ی)
علی بن محمد بن علاء مکنی به ابوالحسن قبابی نیشابوری از راویان است. وی از محمد بن یحیی و اسحاق بن منصور و عبدالله بن هاشم و عمار بن رجاء و جز ایشان روایت شنیده است و به سال 314 هجری قمری وفات یافته. حازمی از او یاد کند. (معجم البلدان) (الانساب سمعانی). یکی از ویژگی های برجسته روات در تاریخ اسلام این است که آنان تنها نقل کنندگان ساده احادیث نبوده اند، بلکه مسئولیت سنگینی در ارزیابی صحت روایات و نقل دقیق آن ها بر عهده داشته اند. محدثان به بررسی دقیق اسناد و شرایط راویان پرداخته اند تا بتوانند احادیث صحیح را از آنچه ممکن است تغییر یا تحریف شده باشد، تمییز دهند.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَبْ با یِ نِ)
نام یکی از شعرای متقدم و از شاعران دوران سامانی است. در مجمع الفصحاء جلد اول شرح حال او چنین آمده است: ’از استادان قدیم و سخنگویان زمان آل سامان، در نظم سخن پارسی متفرد و معاصر استاد عمارۀ مروزی و ابوالمؤید بلخی و رودکی و کسائی و دقیقی و اعجمی و طخاری و جویباری و ابوالعباس بن عباس رنجی و ابوالمثل بخاری و بنت کعب قزداری و شهید بلخی و دیگران بوده از اشعارش چیزی در میان نمانده و وفاتش در سنۀ 342 هجری قمری این دو بیت از اوست:
می بینی آن دو زلف که بادش همی برد
گویی که عاشقی است که هیچش قرار نیست
یا نه که دست حاجب سالار لشکر است
کز دور مینمایدکامروز بار نیست.
(از مجمع الفصحاء چ 1 ج 1 ص 9)
لغت نامه دهخدا
نیشابوری، ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم، مکنی به ابواسحاق و معروف به ابراهیم قاری، از صلحاءنیشابور بوده، حاکم ابوعبداﷲ حافظ از او یاد کرده وگفته است که گویند او نزد ابی عمر حبری و مشایخ پیشین ما قرائت کرده، وی از ابوزکریا یحیی بن محمد بن یحیی و سری بن خزیمه روایت شنیده است، (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
دورترین محله ای است در نیشابور بر راه عراق. (معجم البلدان) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا